دارم حضور حضرت آقا ارادت از قدیم
پیوسته درسر داشتم شوق زیارت از قدیم
هر بار می گفتم رضا(ع) یاد علی(ع) افتاده ام
انگار دارد با علی(ع) صدها شباهت از قدیم
در سینه بغض دشمن آل محمد(ص) منجلی است
الحمد لله من شدم اهل برائت از قدیم
در طول عمرم لحظه ای غافل نبود از من رضا(ع)
آری به ما آقای ما دارد عنایت از قدیم
هر دردمندی در حرم می گیرد از آقا شفا
یکباره می گردد حرم مثل قیامت از قدیم
در این حرم هر حاجتی بی شک اجابت می شود
پخش است هر جای حرم روح اجابت از قدیم
تا هست در تن جان مرا، هرلحظه می گویم رضا(ع)
زیرا خدا از کار من دارد رضایت از قدیم
دل پر کشیده سوی او، باشم گدای کوی او
او بر گدای درگهش دارد کرامت از قدیم
او شاه و من هستم گدا، من رهرو و او رهنما
او رهنمون بوده مرا، سوی سعادت از قدیم
بودم من از آن ابتدا، بر تار زلفش مبتلا
من بسته ام با حضرتش عقد رفاقت از قدیم
دنیای ما دار فناست، عقبی ولی دار بقاست
عقبی طلب بودم شدم فکر شفاعت از قدیم
شیرینتر از قند و عسل، کوشاترین وقت عمل
هم شیعیانش باصفا، هم با طراوت از قدیم
هستم مطیع امر او، دارم من از او آبرو
کرده مرا سوی خدا دائم هدایت از قدیم
شیر حلال مادرم، من را ولایی کرده است
صد شکر یارب من شدم اهل ولایت از قدیم